Sunday, December 12, 2004

راهکار آینده جنبش دانشجویی ایران

پیش درآمد
16 آذر ماه یادآور روزی است که دانشجو و دانشگاه ندای آزادیخواهی و عدالت طلبی خود را به زیبا ترین شکل ممکن به گوش همگان رساند.
16 آذر ؛ «روز دانشجو» روز حماسه و مقاومت در تاریخ ایران ماندنی است.
آن سه قطره خون پاکی که در دانشگاه به زمین ریخت شعله مبارزه با استبداد و استعمار را چنان گرمایی بخشید که امروز نیز به برکت وجود آن جنبش آرمان خواهانه دانشجویان ادامه دارد. اما در این راه پر فراز و نشیب و در طول تاریخ مبارزات دانشجویی ، مسائلی بوجود آمده که راهکاری ویژه را برای تداوم و حرکت بالنده این جنبش در آینده می طلبد.
قبل از وارد شدن به بحث باید این نکته را در نظر داشت که جنبش دانشجویی در جوامع بسته یا در حال گذار تفاوتی ماهیتی با جنبشهای دانشجویی در جوامع باز و توسعه یافته دارد و براین اساس سازماندهی تشکیلاتی این جنبش نیز شیوه های متفاوتی دارد.
در جوامعی چون ایران ، جنبش دانشجویی به مثابه یک جریان اجتماعی ، همواره پیشگام خواسته های اساسی ملت و در رأس آن خواسته های سیاسی آنان بوده است.
اما در جوامع باز ، تشکل های دانشجویی بیشتر صنفی هستند ، مانند سایر تشکلهای صنفی و اجتماعی.
در این میان نقش جنبش دانشجویی در کشورهای بسته و یا در حال گذار ، بسیار بااهمیت جلوه می کند. دانشگاه و آموزش عالی در چنین کشورهایی همواره بزرگترین پارادوکس رژیمهای حاکم بر آنان بوده است.
از سویی اداره جوامع امروزی نیازمند کسب مهارتهای ویژه ای است که جز از راه تأسیس مراکز آموزش عالی حاصل نمی شود و از سوی دیگر رشد چنین مراکزی به رشد فرهنگی - سیاسی جوانان و در نهایت مخالفت با رژیمهای استبدادی خواهد انجامید.
در کنار موارد فوق ، شرایط سنی دانشجویان که اکثراً جوان بوده ، وابستگی چندانی به شغل ، خانواده و مسائل مالی نداشته و از تحرک و آرمان خواهی برخوردارند نیز آنان را به عنوان نیرویی آوانگارد و از پیشگامان مبارزات سیاسی در کشورهای بسته مطرح نموده است.

وضعیت کنونی جنبش دانشجویی ایران
جنبش دانشجویی در ایران قدمتی به اندازه تأسیس اولین دانشگاه ایران دارد و از آن زمان تا کنون نقش مهمی در تحولات سیاسی جامعه ایفا کرده است1.
حضور اولیه و گسترده نیروهای چپ غیر مذهبی در دانشگاه ها در دهه 1320 ، تأسیس انجمنهای اسلامی دانشجویان ، نقش عمده دانشجویان در نهضت ملی شدن صنعت نفت ، گرایش به سمت مبارزات مسلحانه در دهه 1340 ، تشکیل کنفدراسیون دانشجویان ایرانی به عنوان فعالترین نیروی اپوزیسیون در دوره خویش ، نقش مهم در تجمعات و تظاهرات منجر به پیروزی انقلاب ، سرفصلهای مهمی از تاریخ مبارزات دانشجویی در ایران قبل از انقلاب 1357 می باشند که هر بخش از آن توضیحات مفصلی را می طلبد که در حوصله این نوشتار نیست. اما پس از انقلاب 1357 و در پی جنگ هشت ساله ایران و عراق ، جنبش دانشجویی از تحرک و پویائی خویش دور شد2.
در این دوره دفتر تحکیم وحدت به عنوان تنها تشکل رسمی دانشجویان به شکل بازوی دانشجویی حاکمیت درامده و از خصلت جنبش گونه کاملاً فاصله گرفت.
اما روند تحولات سیاسی کشور در سالهای بعد منجر به تغییر فضای سیاسی دانشگاهها پیش از دوم خرداد 76 و دگرگونی در وضعیت گذشته شد. در این سالها ، جنبش دانشجویی ایران نقش تاریخی خود را بار دیگر ایفا کرد.
پس از دوم خرداد 76 نیز فضای نسبتاً باز سیاسی ایجاد شده در کشور و در پیامد آن ، تشکیل گروههای مستقل دانشجویی ، تجمعات و میتینگهای اعتراض آمیز متعدد ، رابطه فعال و سازنده دانشجویان با روشنفکران و فعالان سیاسی از سویی و توده های مردم از سوی دیگر ، چهره نوینی از کارکرد صنفی – سیاسی جنبش دانشجویی را نشان داد.
هرچند پس از چند سال ، سرکوب آزادیهای سیاسی – اجتماعی در ایران و فقدان احزاب سیاسی مؤثر و رسانه های آزاد باعث شد که وظایف این نهادها بر دوش جنبش دانشجویی نهاده شده و بدین ترتیب در نوک پیکان حمله اقتدارگرایان قرار گیرد.
ادامه این روند و فشار مضاعف محافظه کاران ، جنبش دانشجویی را تا حدودی به انفعال کشاند. هرچند بدنه جنبش همچون آتشی زیر خاکستر باقی مانده و هر از چند گاهی و در مناسبتهای مختلف سر بلند می کند اما در شرایط کنونی به جرأت می توان گفت که جنبش دانشجویی ایران در یک وضعیت «بدون تشکیلات» بسر برده و تحرکات فوق اکثراً بدون سازماندهی شکل می گیرند.
عوامل ایجاد چنین شرایطی را می توان در دو مورد خلاصه نمود :
1- سرکوب گسترده جنبش :
در این ارتباط می توان به موراد زیر اشاره کرد :
حمله به مراکز و خوابگاههای دانشجویی بویژه در 18 تیرماه 78 و خرداد 82 ، بازداشت گسترده فعالان جنبش دانشجویی ، ممانعت از برگزاری تجمعات دانشجویی به مناسبتهای مختلف ، ایجاد جو نظامی گری در دانشگاهها بوسیله نهادهائی خاص چون بسیج دانشجویی و حمایت گسترده حراست و دفاتر رهبری از آنان ، احضار پی در پی فعالان دانشجویی به دادگاههای انقلاب و در برخی موارد ممانعت از ادامه تحصیل آنها.
2- فقدان ساختار تشکیلاتی مناسب تشکلهای دانشجویی :
دفتر تحکیم وحدت : هر چند این تشکل دانشجویی با وابستگی به طیفی از
حاکمیت سیاسی (اصلاح طلبان حکومتی) اشتباه فاحشی را در زمینه اخذ مواضع سیاسی خود مرتکب شد اما به عنوان فراگیرترین تشکل دانشجویی ایران دارای ضعفی در ساختار تشکیلاتی خود است که مهمتر از مورد فوق می نماید.
این تشکل دانشجویی که در سال 1358 تأسیس شد تنها دربرگیرنده انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور بوده و بدین ترتیب بسیاری از تشکلهای صنفی و سیاسی دانشجویان راهی در این مجموعه ندارند. مرامنامه و اساسنامه این تشکل نیز تا کنون هیچ تغییری نیافته است.
اگر به یاد داشته باشیم که در مرامنامه این تشکل مواردی ذکر شده که اصولاً از خواسته های امروزی جنبش دانشجویی ایران فرسنگها فاصله دارد3 ، بر لزوم بازسازی و ایجاد تشکیلاتی مناسب برای جنبش دانشجویی و با توجه به شرایط کنونی جامعه ایران پی خواهیم برد.
سایر گروههای دانشجویی : از طرفی گروههای دانشجویی مستقل دیگر نیز به نوعی گرفتار ضعف تشکیلاتی شده اند.
اعلام غیرقانونی بودن و سرکوب و بازداشت گسترده فعالین این گروهها ، بسیاری از اعضای مؤسس و اصلی آنها را عملاً از صحنه مبارزه دور کرده و هرگونه سازماندهی مجدد را با برخوردهای شدید عوامل قضایی و امنیتی حاکمیت روبرو نموده است4.
با توجه به شرایط فوق ، نظریه غالب در مجموعه تشکلهای دانشجویی بر ایجاد تشکیلاتی مستقل ، فراگیر ، غیرایدئولوژیک و با حضور طیفهای فکری گوناگون دانشجویان تکیه دارد. تشکیلاتی که در آن هزینه – فایده فعالیتهای سیاسی در نظر گرفته شده و راهکاری منطقی و قابل اجرا برای مبارزه و فعالیت سیاسی ارائه شود.

سازماندهی جدید جنبش دانشجویی
در این ارتباط و بویژه در سالهای اخیر طرحهای مختلفی ارائه شده است. طرحهای چون : ایجاد پارلمان دانشجویی ، دفتر تحکیم دموکراسی خواهی و در نهایت کنفدراسیون دانشجویان ایرانی.
از این میان طرح ایجاد کنفدراسیون با توجه به تجربه آن در سالهای 54-1339 در سازماندهی جنبش دانشجویی در داخل و خارج از کشور ایده آل به نظر می رسد.
کنفدراسیون در طول سالهای فعالیت خویش ، چنان نقش مهمی در عرصه سیاست ایران بر جای گذاشت که بی تردید می توان آنرا یکی از عوامل اصلی سرنگونی رژیم گذشته دانست. هرچند در بررسی تاریخ معاصر ایران و بویژه سالهای منتهی به انقلاب 1357 به این عامل کمتر اشاره شده است.
احیاء مجدد کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در آینده سیاسی ایران اثرات مهمی برجای خواهد گذاشت.
پلاریزه شدن فضای سیاسی و همگون شدن حاکمیت سیاسی در کشور که به سرکوب گسترده جنبش آزادیخواهان ، رکود فعالیتهای احزاب سیاسی مستقل و مردمی و محدودیت روزافزون نشریات انجامیده است ، هماوردی نیرومند را طلب می کند. هماوردی که تنها متشکل شدن دانشجویان ایرانی در یک ساختار واحد آنرا تجسم خواهد بخشید.
تشکیل چنین اتحادیه ای اگرچه چندان آسان نمی نماید اما اثرات فراوانی در پیشبرد جنبش دموکراتیک ایرانیان خواهد داشت که در این رابطه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• از بین بردن فضای تبلیغاتی رژیم در کشورهای خارجی از طریق برپایی تجمعات و تظاهرات گسترده اعتراض آمیز و ایجاد ناامنی برای عوامل رژیم
• ارتباط با نهادها و دادگاههای بین المللی حقوق بشر
• ارتباط با احزاب و شخصیتهای مستقل سیاسی ، فرهنگی و هنری ایرانی و خارجی
• افشای جنایات رژیم و دفاع از حقوق تضییع شده زندانیان سیاسی بویژه دانشجویان زندانی در مجامع بین المللی
• تقویت روحیه همبستگی در میان دانشجویان با گرایشهای مختلف سیاسی در راستای منافع ملی و رشد سیاسی – اجتماعی آنان
• ایجاد ساختاری دموکراتیک در میان دانشجویان به عنوان الگویی مناسب برای سایر نیروهای اپوزیسیون
• مشارکت فعال در تحولات سیاسی جهانی و ارتباط با اتحادیه های دانشجویی سایر کشورها
به نظر می رسد اجرائی کردن طرح فوق نیازمند تشکیل کمیته ای متشکل از رهبران تشکلهای دانشجویی شناخته شده در داخل و خارج از کشور می باشد.
این کمیته با تشکیل یک گروه کاری زمینه ایجاد کنفدراسیون را مهیا خواهد کرد. شناسایی و ارتباط گیری با گروههای پراکنده دانشجویان ایرانی بویژه در خارج از کشور ، سازماندهی دانشجویان در کشورهایی که دانشجویان ایرانی در آنها متشکل نشده و بصورت منفرد فعالیت می کنند ، تدوین مرامنامه و اساسنامه ای متناسب با خواسته های امروزی جنبش دانشجویی و در نهایت تشکیل کنگره ای سراسری از تمامی فدراسیون ها ، اتحادیه ها و سازمانهای دانشجویان ایرانی از اهم فعالیتهای این کمیته خواهد بود.
همانگونه که تا کنون بسیاری از فعالان جنبش دانشجویی بارها بر ضرورت سازماندهی جدید جنبش تأکیر کرده اند ، انتظار می رود که از پیشنهاد فوق استقبال نموده و فصل نوینی را در تاریخ مبارزات دانشجویی ایران رقم زنند.

پی نوشت :
---------------------------------------------------------------------------
1- دانشگاه تهران در سال 1313 تأسیس شد. اگرچه اولین تحرکات دانشجویی در ایران در سال 1316 و در یک اعتصاب صنفی شکل گرفت اما از پتانسیل بالای این جنبش برای تبدیل شدن به نیرویی تعیین کننده در معادلات سیاسی کشور در سالهای بعد خبر می داد.
2- سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب و قبل از انقلاب فرهنگی سال 1359 ، دورانی از آزادی گسترده فعالیتهای سیاسی در داشنگاههاست. این دوره کوتاه هرچند به درگیریهای گسترده میان تشکلهای دانشجویی که عمدتاً شاخه های دانجویی احزاب سیاسی بودند ، انجامید ، اما مقطعی حساس و مهم در تاریخ مبارزات دانشجویی ایران است.
3- مواردی چون تبعیت و اطاعت از ولایت فقیه. (عدم استقلال مالی این گروه از دیگر موارد ضعف تشکیلاتی آن محسوب می شود. البته در این ارتباط و در ماههای اخیر شاهد تحولات مثبتی در دفتر تحکیم وحدت و در راستای استقلال مالی آن بوده ایم.)
4- نگاهی به جدیدترین آمار زندانیان سیاسی در ایران بر افزایش تعداد این طیف از زندانیان دلالت دارد. نگاه کنید به : عمالدین باقی - جدول زندانیان سیاسی- عقیدتی و مطبوعاتی – پیک ایران – 15 اکتبر 2004

0 Comments:

Post a Comment

<< Home